۱۳۸۶/۱۱/۰۷

ma qey neşerme

yek dokhtar bache fogholade bahosh

۱۳۸۶/۱۱/۰۳

civan haco se se

mahsun kirmizigul daye

۱۳۸۶/۱۱/۰۱

taqdim be hameye dostane azizi ke hamishe dar ghalbe man hastan peşkeş be hemi hewalen xoşewist ku herdem dile min dane

ibrahım tatlıses

۱۳۸۶/۱۰/۲۷

بر اين صحنه خون بايد گريست

آيا جهاني بدون جنگ ممکن است؟ پاسخ اين سئوال از نظر من آري است؛ زيرا براي ما که خليفه ي خدا برروي زمين هستيم هرکاري ممکن بوده؛ و براي دنياي توسعه يافته در زمانه ما "غير ممکن محال است". [ناپلئون

بر اين صحنه خون بايد گريست


كوين كارتر برای تهيه عكاس از قحطی زدگان سودان به آنجا
رفت در منطقه قحطی زده، با شنيدن ناله های دختری استخوانی كه تلاش می‌كرد خود را از پشت بوته ها تا مركز امداد رسانی جلو بكشد، آماده گرفتن عكس از دختر شد. در همين هنگام يك لاشخور در نزديكی دخترك به زمين نشست
كوين 20 دقيقه بی‌حركت در كمين ايستاد تا بتواند عكس خود را بگيرد. عكسی كه در آن لاشخور پرهايش را گشوده باشد، اما اين اتفاق هرگز نيافتاد. پرنده بلند شد. پس از آن، كوين به سايه درختی رفت، سيگاری گيراند و مانند ديوانه ها با خودش حرف زد و گريست

دختر كوين بعدها گفت
«پدر پس از آن عكس و آن ماجرا دچار افسردگی شد. هميشه می‌گفت: می‌خواهم تو را در آغوشش بفشارد.» 26 مارس 1993، روزنامه نيويورك تايمز عكس هولناكی را كه كوين از صحنه خورده شدن دختر سودانی توسط لاشخور گرفته بود چاپ كرد. كوتاه زمانی پس از آن صدها روزنامه و مجله آن عكس را منتشر كردند. جايزه پوليتزر را بخاطر همين عكس به كوين دادند. اما كوئين ساعت 9
شب 27 جولای 1994، يك سال پس از انتشار آن عكس خود را كشت
آن عكاسی كه در بيت رهبری اين عكس را از مراسم سجده بسيجی‌ها هنگام خروج رهبر از اندرونی و ديدار با اين عده گرفته، اگر خود را نكشته باشد، بايد حداقل گريسته باشد. گريه برای سرانجام انقلابی كه با فرياد آزادی و مرگ خدايگان "آريامهر" به پيروزی رسيد و سرانجام آن به اينجا كشيده است
از اين قصه، گر خون بگريند، رواست


عکس و مطلب برگرفته از سایت balatarin

۱۳۸۶/۱۰/۲۵

hesen şerif

۱۳۸۶/۱۰/۲۴

edama terorısteke

۱۳۸۶/۱۰/۲۳

ozcan denız

eshgh

orkut - manaf's favourite video

orkut - manaf's favourite video